چگونه با ماهواره مقابله کنیم
دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۱۳ ب.ظ

رسانهها
در دنیای حاضر نقش مؤثری در رشد یا ترویج فرهنگ هر جامعهای بر عهده
دارند. در کشور ما به خاطر اینکه برای اولین بار حداقل در 60 سال اخیر
مردمسالاری دینی به دست تشیع علوی ترویج شد؛ دشمن به خاطر ترس و واهمه از
گسترش این فرهنگ به دیگر کشورهای همسایه و مسلمان، اقدام به طرحریزی
شبیخون فرهنگی کرد. این شبیخون و تهاجم فرهنگی در قالبهای مختلف به سوی
جامعه ما کانالیزه و سرازیر شدهاند. شیوع بدحجابی و ترویج روابط بدون
ضابطه و اختلاط زن و مرد نامحرم به همراه کمرنگ شدن امر به معروف و نهی از
منکر از جانب مردم باعث شده است که هتاکان به مبانی دینی و اخلاقی و
مرتکبان به چنین اقداماتی، گستاختر شده و با جسارت بیشتری دست به چنین
اعمالی بزنند.
از طرفی با وجود قوانین بازدارنده لازم در این زمینه همچنان شاهد برخورد و مواجهه سلیقهای با چنین افعال و اقدامات مخرب و خطرناکی از جانب مسئولان ذیمدخل و نیروی انتظامی هستیم؛ تا جایی که به برخوردهای «فصلی» و «مزاجی» تغییر و تنزل پیدا کردهاند. هر بار که صدایی بلند میشود با بهانههای مختلف سعی میشود تا جلوی اقدام عملی در این زمینه گرفته شود. یک روز به بهانه در آستانه انتخابات بودن و یک روز به بهانه نزدیک بودن روزهای خاص در کشور، دلیل تعطیل کردن بدیهیترین و لازمترین اقدامات قانونی در مواجهه با قانونشکنی میشود. آیا نمیتوان برای این دست کارهای خلاف شرع و قانون همتی در حد اجباری کردن بستن کمربند ایمنی توسط رانندگان یا استفاده نکردن از موبایل به کار بست؟ متأسفانه عدهای از کارشناسان و نخبگان دور از اندیشه اسلامی تلاش نموده و مینمایند که پیام، هشدار و درد دلهای کارشناسان دلسوز را «فوبیا» یا «توهم دشمن» تعریف کرده و اثرات مثبت آنها را تخریب کنند. در حالی که اصلاً این گونه نیست و واقعیت چیز دیگری است، چه اینکه حمله واقعی و هجوم فرهنگی همه جانبه به طور عینی و مستمر در جریان است. در سال 1368 مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در فرمایشاتشان درباره جدی و خطرناک بودن تهاجم فرهنگی غرب اخطارهای جدی را اعلام کرده و نیاز به «باز مهندسی فرهنگی» را به عنوان یکی از راهکارها و رهنمودهای اصلی ارائه کردند. متأسفانه در آن سالها نخبگان دانشگاهی و فرهیختگان دستاندرکار هشدارها و رهنمودهای معظم له را جدی تلقی نکردند. تا آنجا که امروزه تهاجم فرهنگی در قالب امواج ماهوارهای به طور جدی و در گستره وسیعی تداوم و نمود پیدا کرده است. در حدود 1400 شبکه ماهوارهای در ایران قابل دریافت میباشد که به طور مشخص 400 شبکه از این تعداد را شبکههای فارسیزبان به خود اختصاص دادهاند. در رابطه با تأثیرات مخرب ماهواره بر خانوادهها و جامعه و نیز راهکارهای مقابله و مواجهه با امواج این مفسده خطرناک نظر کارشناسان و آگاهان به این حوزه را جویا شدهایم.
ارکان خانواده آماج برنامههای مستهجن و دوبله شده ماهوارهها
دکتر مجید ابهری متخصص علوم رفتاری و علوم اجتماعی درباره مباحثی که در شبکههای ماهوارهای دیده میشود، به خبرنگار «جوان» میگوید: در بخشهای مختلف این شبکهها تمرکز بر ترویج و تسری ابتذال فرهنگی که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان به صورت رسمی انجام میگرفت، از جمله دستورات و ارکان اصلی مباحث و برنامههای آنها را شامل میشود. یکی دیگر از محورهای اصلی تهاجم ماهوارهها بر ایجاد شبهه و تشکیک در بحث «مهدویت و انتظار» و همچنین زدودن و دور کردن زندگی مردم از تفکرات بنیادی شیعی اسلامی هدفگذاری شده است. در مبحث تخریب چهره و رویه سبک زندگی مبتنی بر فرهنگ و اصول فرهنگی اسلامی ایرانی شبکههایی مثل «من و تو»، «فارسی 1» و «جِم» وجود دارند که با پخش فیلمهای مستهجن و همچنین سریالهای دوبله شده ارکان و بنیاد خانوادهها را نشانه گرفتهاند.
دکتر ابهری با اشاره به اینکه شبکههای ماهوارهای بخصوص شبکههای فارسیزبان با چند هدف عمده به فرهنگ غنی و تمدن ساز ما حمله ور شدهاند، میافزاید: از آن جمله میتوان به برخی از آنها اشاره کرد. 1 ـ ترویج روابط نامشروع بدون قید و بند فراخانوادهای در میان خانوادههای مسلمان و ایرانی. همچنین فرزندآوری و بچهدار شدن از طریق اینگونه روابط نامشروع و بدون ضابطه. 2 ـ قبحزدایی از روابط نامشروع زناشویی و همچنین ترویج عشقهای مثلثی و مربعی که موجب تهدید و تزلزل در ارکان خانوده میشوند. چراکه این اقدامات باعث میشود که اعتقاد نسبت به اینکه خانواده میتواند واحد اصلی یک جامعه در رشد و تعالی افراد نقش مؤثری داشته باشد دچار تزلزل شده و به مرور زمان کمرنگ شده و از بین برود. بنابراین متأسفانه برنامههای مختلفی در قالب فیلمها و سریالهای دوبله شده توسط همین شبکههای ماهوارهای به عنوان سرگرمی وارد فضای خانوادهها شدهاند و بسیاری از خانوادهها از روی غفلت و جهل نسبت به مباحث تربیتی در کنار فرزندان خود اعم از کودکان، نوجوانان و جوانان به تماشای این فیلمها و سریالها مینشینند. این در حالی است که تهدید جدی که توسط همین برنامهها انجام میشود باعث بروز بلوغ جنسی و برقراری روابط نامشروع جنسی در بین فرزندان این خانوادهها میشود.
این متخصص علوم اجتماعی با اشاره به اینکه شبکههای صداوسیما به عنوان اولین خاکریز دفاعی تا به امروز تلاش بسیار زیادی کردهاند که با هجوم وحشیانه غرب نسبت به فرهنگ کشورمان مقابله کنند، میافزاید: البته این اقدام رسانه ملی فقط در برخی موارد منتج به نتیجه شده است، چه اینکه در برخی از ایام و شبهایی که سریالها و فیلمهای مردم پسند و جذابی پخش میشود در حدود 85 درصد از تعداد مخاطبان ماهوارهها کاسته میگردد. در این زمینه و طی پژوهشی که توسط بنیاد علوم رفتاری و زیر نظر اینجانب انجام گرفت مشخص شد که 95 درصد از مخاطبان و تماشاگران شبکههای ماهوارهای به خاطر فیلم یا موسیقی جزو مشتریان این شبکهها قرار گرفتهاند. همچنین در این پژوهش معلوم و مشخص شد که تنها 5 درصد از مخاطبان و تماشاچیان شبکههای ماهوارهای به دلیل پخش برنامههای ضد اخلاقی و روابط حیوانی و آزاد جنسی، به تماشای برنامههای آنها مینشینند. برای جذب و بازگرداندن این 95 درصد مخاطب، باید شبکههای کابلی خصوصی که در چهارچوب قوانین کشور و چشمانداز فرهنگی مبتنی بر فرهنگ دینی – ایرانی ایجاد بشوند. این اقدام به عنوان یکی از چندین و چند راهکارهای دیگری است که برای مقابله با ربایش و اغوای مخاطب ایرانی توسط شبکههای مسموم و مستهجن ماهوارهای میتوان انجام داد و به مقابله و مبارزه با شبکههای ماهوارهای که در حکم بازوهای تهاجم نرم و فرهنگی دشمنان هستند، پرداخت و آنها را از میدان به در کرد.
لزوم معرفی الگوهای وطنی به فرزندان
این متخصص علوم رفتاری در ادامه با تأکید بر اینکه درست است که شبکههای تلویزیونی و رسانه ملی به جهت حدود و قوانین شرعی و قانونی دارای خط قرمزهایی است که نمیتواند به بهانه مبارزه با شبکههای ماهوارهای از آنها عبور کند؛ اظهار میدارد: ارائه برنامههای سرگرمکننده مناسب و متناسب با نیازهای امروزی جامعه و نیز زمینهسازی برای ایجاد نشاط اجتماعی توسط رسانه ملی میتواند خلأ سرگرمی و نشاط حلال و مفید را در خانوادهها پر کند. بسیاری از کارشناسان رسانه، روانشناسان و رفتارشناسان مختلف غربی در تهیه و تعیین چگونگی محتوای برنامههای ماهوارهای نقش داشته و ضمن اقدام به نظریهپردازی و ارائه راهکارهای مختلف به منظور جذب و اغوای مخاطب به صاحبان بنگاهها و کارتلهای متهاجم و متخاصم رسانهای میکنند.
دکتر ابهری در رابطه با راهکارهای مقابله مؤثر با برنامههای مخرب ماهوارهای میگوید: در همین رابطه بنده حدود 8 سال پیش عرض کردم اگر بخواهیم آنتنهای دریافت کننده امواج ماهوارهای (دیشها) را جمعآوری کنیم دشمن راهکار و ترفندهای جدیدتری را ارائه میدهد که برای دریافت امواج ماهوارهها نیازی به وجود آنتنهای بیرونی نباشد و امروز در آن مقطعی که پیشبینی میشد ایستادهایم! (منظور پررنگتر شدن نقش اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی که تبدیل به کانونها و شبکههای اختاپوسی در مواجهه و تخریب با فرهنگ اسلامی ایرانی کشورمان شدهاند). برنامههای فرهنگی، آموزشی و مهارتهای زندگی همانند کاری که کشورهای اندونزی و ژاپن (به منظور ترویج و آموزش فرهنگ خود در جهت نهادینه کردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی دینی یا تمدنی خودشان) به دانشآموزان و جوانان در مناطق و حوزههای مختلف به منظور جلوگیری از تماشای ماهواره و بیان خطرات آن به خانوادهها انجام دادند، میتواند از نظر فرهنگی به عنوان یکی از راهها و ابزارهای پیشگیری به کار گرفته شود. این متخصص علوم اجتماعی و رفتاری درباره نقش والدین در زمینه توجیه و جلوگیری از تماشای برنامه شبکههای ماهوارهای توسط فرزندانشان میگوید: با توجه به اینکه جوانان و نوجوانان به خاطر قرار گرفتن درمقطع و شرایط بلوغ جنسی و بحث مهار و کنترل بحران سرکشی غرایض و نیازهای جنسی، نیازمند ارائه و داشتن الگوهای فرهنگی و تربیتی از جانب والدینشان هستند. اگر مجموعه والدین، آموزش و پرورش و رسانههای مختلف این الگوها را به فرزندان جامعه ارائه نکنند، آنها (نوجوانان و جوانان) خودشان به دنبال کشف و دستیابی به الگوهای مناسب در فضاهایی که پر از اطلاعات ناقص و دروغین هستند همچون اینترنت و ماهواره، برای دستیابی به الگوی مطلوب و مورد نظرشان مراجعه میکنند. بنابراین لازم است که خانوادهها و والدین در اولین اقدام با رعایت اصول اخلاقی و فرهنگی به روشها و شیوههای به دور از تحکم و اجبار بدون منطق و سرشار از اعتماد که به واسطه رفتار عملی و واقعی آنها امکانپذیر است، خودشان الگوهای تربیتی مناسبی برای فرزندانشان باشند. چه اینکه وقتی پدر و مادر به عنوان والدین یک جوان یا نوجوان خودشان ماهواره یا اینترنت را قبل از تعیین حدود و کیفیت استفاده از آن رسانهها به لحاظ تشخیص مضرات و محسنات آنها، به منازل خود میآورند به این معنی است که دروازههای فساد را به روی فرزندان خود گشودهاند!
سریعترین روش مقابله با ماهواره ترویج فرهنگ دینی است
دکتر محمدصادق کوشکی کارشناس رسانه و استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که برای مقابله با برنامههای ضداخلاقی و ضددینی شبکههای ماهوارهای چه باید کرد، به خبرنگار «جوان»می گوید: شاید سریعترین روش، ترویج فرهنگ دینی باشد. هرچقدر فرهنگ غنی و گسترده دینیمان را در قالب عمل بزرگان و نخبگان جامعه ترویج بدهیم و دستگاههای تبلیغی هم دغدغهشان دنبال کردن ترویج فرهنگ دینی باشد، میتوانیم انحرافات فرهنگی جامعهمان را تا حد زیادی معالجه و حتی خنثی بکنیم، اما اگر تمرکز و نگرانی ما روی چیز دیگری غیر از ترویج فرهنگ دینی باشد ما موفقیتی به دست نخواهیم آورد. این اقدام راهحل اصلی است در حالی که در کنار ترویج فرهنگ دینی لازم است به راه حل اقدام انتظامی و قضایی به عنوان راهکاری مکمل هم توجه داشته باشیم. در باب بحث تجهیزات ماهوارهای و جمعآوری آن لازم است توجه داشته باشیم که ممکن است نیروی انتظامی نتواند خیلی به این بخش وارد شود چراکه قبل از این کار لازم است ما مشاهده بکنیم که بخشهای فنی و سیستمهای دارای کارایی و توان ایجاد اختلال در زمانهای کوتاهمدت و بلندمدت تا چه اندازه میتوانند کار یا اقدامی انجام بدهند اما در مواجهه با منتشر شدن ویروس بیحجابی و بدپوششی در جامعه طبیعتاً اقدامات انتظامی و قضایی میتواند کارگشا باشد ولی در بحث ماهوارهها با توجه به گستردگی این مسئله شاید دیگر اقدام مناسبی به نظر نرسد. از طرفی هم باید این نکته را مورد توجه قرار داد که برخی از نقاط دوردست و دور افتاده مجبورند برای دریافت کانالهای مختلف تلویزیونی از دستگاه گیرنده ماهوارهای استفاده کنند. به دلیل همین گستردگی و تفاوت داشتن استفاده از ماهواره به نظر میرسد برخورد فنی و ایجاد اختلال در امواج شبکههای ماهوارهای که با هدف تخریب و انهدام بنیان خانواده و استحاله فرهنگی جامعه اسلامی ایرانی کشورمان ایجاد شدهاند، بسیار بهتر و شدنیتر از برخورد انتظامی باشد.
این استاد دانشگاه و فعال فرهنگی در زمینه نقش رسانه ملی در مواجهه و مقابله با برنامههای مخرب ماهوارهای و دوری و واکسینه کردن جامعه از آسیب و خطرات برنامههای ضداخلاقی و ضددینی ماهوارهها تا چه اندازهای است، اظهار میدارد: واقعیت این است که صدا و سیما یا همان رسانه ملی قطعاً میتواند با اقدامات خوب، کارشناسی، سنجیده و مطابق با سلیقه و فرهنگ جامعه، مردم را از برنامههای ماهواره بینیاز کند اما متأسفانه بنده به فضای فعلی صداو سیما امیدی ندارم.
صداوسیما میتواند بهترین رقیب
برای شبکههای ماهوارهای باشد
کوشکی با طرح این سؤال که دیگر رسانهها (به غیر از رسانه ملی) چگونه میتوانند در ایجاد بلوغ فکری و رفتاری جامعه در مواجهه با برنامههای مخرب ماهواره شرکت داشته باشند، میگوید: واقعیت این است که توان و تأثیر رسانه ملی در این زمینه بسیار زیاد است. اما باز با این حال میتوان در یک حد محدودی با همکاری دستگاه قضایی تلاش کرد تا پیامدهای منفی استفاده از این شبکههای ماهوارهای را برای خانوادهها تبیین نمود که گمان میکنم این اقدام تا حدودی بتواند در حوزه پیشگیری مفید فایده و مثمرثمر باشد. خود صداوسیما میتواند بهترین رقیب برای شبکههای ماهوارهای باشد.
به رغم توجه و تأکید ویژه مقام معظم رهبری برای ترویج سبک زندگی اسلامی در جامعه همچنان عمده فیلمها و سریالهای تلویزیون و حتی این اواخر فضای غالب تبلیغات تلویزیونی بیشتر در خدمت ترویج و به تصویر کشیدن سبک زندگی اشرافی یا همان سرمایهداری غربی است. این نکتهسنجی و درایت مقام معظم رهبری در کنار هشدارهایی در زمینه شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و... بیان فرمودند، بنابر آنچه در برنامههای رسانه ملی قابل احصا و رصد است بر زمین مانده است و مدیران و برنامهسازان توجه درخور شأنی به این مباحث از خودشان نشان نمیدهند.
دکتر کوشکی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما علت این تجاهل و تغافل چه چیزی میتواند باشد، میگوید: واقعیت این است که مدیران رسانه ملی ارادهای برای این کار ندارند و تا زمانی که آنها ارادهای برای برداشتن قدم در این مسیر نداشته باشند، اتفاقی نمیافتد.
رسانه ملی همپای خانوادهها در مقابله با ماهواره
در مواجهه و مقابله با برنامههای ماهوارهای لازم است خانوادهها راهها و اسباب یک زندگی شادمانه و پر از طراوت همراه با رعایت موازین اخلاقی و دینی را به فرزندانشان آموزش بدهند. این بحث چیزی نیست که به تنهایی بر عهده خانوادهها و والدین باشد، بلکه عوامل دیگری همچون دستگاهها و سازمانهای فرهنگی دارای مسئولیت به همراه رسانهها به خصوص رسانه ملی هر کدام به فراخور وظایف و مسئولیتشان لازم است به این بحث ورود کنند، به طور مثال رسانه ملی که همانند خانواده و والدین یکی از اصلیترین مسئولیتها را دارد باید تلاش کند با ساخت و تولید فیلمها، سریالها و برنامههای جذاب، مخاطبپسند و سرگرمکننده به جذب مخاطب و جلوگیری از سوق یافتن آنها به سمت برنامههای مخرب ماهوارهای اقدام کند. از طرفی لازم است که الگوهای دینی و ملی را که به وفور در کشور ما وجود داشته و دارند به نوجوانان و جوانان جامعه معرفی کنیم. چه اینکه این کوتاهی در ارائه و معرفی الگوهای رفتاری به جامعه سبب میشود تا الگوهای خیالی و دروغین پر از مفسده رسانهها و فیلمهای غربی تبدیل به الگوهای رفتاری نسل آیندهساز کشورمان خواهند شد. در پایان لازم است به یکی از استدلالهای بلاوجه و غیرمرتبطی که گاه از جانب مردم عادی و حتی برخی از مسئولان درباره لزوم مبارزه و مقابله با اثرات مخرب ماهواره ابراز میشود را بازگو کنیم. ایامی در دهه 70 که «ویدئو» به عنوان یک پدیده جدید وارد زندگی اکثر مردم شده بود، کسانی که دغدغه دین و دینداری خود و جامعهشان را داشتند، شعاری را روی دیوارهای شهر مینوشتند. شعار این بود:«ویدئو دعوت فاحشه غرب است به منازل». سالها بعد که دستگاههای گیرنده دیجیتال به بازار آمد، صحبت از ماهواره هم شروع شد و برخی افراد در پاسخ به اعلام نگرانی از ورود ماهواره به زندگی مردم و تخریب باورهای دینی و ارزشهای فرهنگی و شرعی میگفتند جامعه به آن عادت میکند، همانطوری که به ویدئو عادت کردند و فرهنگ درست استفاده کردن از آن را یاد گرفتند! اینجا یک نکته اساسی به عمد یا به سهو نادیده گرفته میشود و آن اینکه در بحث ویدئو و محتوای فیلمهای ویدئویی «اختیار» با شخص مخاطب بود که چه فیلمی را انتخاب کند و ببیند اما درباره ماهواره اینچنین نیست چراکه هر فیلم یا سریالی که صاحبان و رؤسای اصلی آن(کسانی مثل روبرت مرداک یهودی صهیونیست معروف و مشهور به سلطان رسانه) اراده کنند، مخاطب میبیند و این «عدم اختیار» مهمترین مانع در تداخل بحث راجع به ویدئو و ماهواره است که متأسفانه برخی از مسئولان بسیار عوامانه با آن برخورد میکنند.
از طرفی با وجود قوانین بازدارنده لازم در این زمینه همچنان شاهد برخورد و مواجهه سلیقهای با چنین افعال و اقدامات مخرب و خطرناکی از جانب مسئولان ذیمدخل و نیروی انتظامی هستیم؛ تا جایی که به برخوردهای «فصلی» و «مزاجی» تغییر و تنزل پیدا کردهاند. هر بار که صدایی بلند میشود با بهانههای مختلف سعی میشود تا جلوی اقدام عملی در این زمینه گرفته شود. یک روز به بهانه در آستانه انتخابات بودن و یک روز به بهانه نزدیک بودن روزهای خاص در کشور، دلیل تعطیل کردن بدیهیترین و لازمترین اقدامات قانونی در مواجهه با قانونشکنی میشود. آیا نمیتوان برای این دست کارهای خلاف شرع و قانون همتی در حد اجباری کردن بستن کمربند ایمنی توسط رانندگان یا استفاده نکردن از موبایل به کار بست؟ متأسفانه عدهای از کارشناسان و نخبگان دور از اندیشه اسلامی تلاش نموده و مینمایند که پیام، هشدار و درد دلهای کارشناسان دلسوز را «فوبیا» یا «توهم دشمن» تعریف کرده و اثرات مثبت آنها را تخریب کنند. در حالی که اصلاً این گونه نیست و واقعیت چیز دیگری است، چه اینکه حمله واقعی و هجوم فرهنگی همه جانبه به طور عینی و مستمر در جریان است. در سال 1368 مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در فرمایشاتشان درباره جدی و خطرناک بودن تهاجم فرهنگی غرب اخطارهای جدی را اعلام کرده و نیاز به «باز مهندسی فرهنگی» را به عنوان یکی از راهکارها و رهنمودهای اصلی ارائه کردند. متأسفانه در آن سالها نخبگان دانشگاهی و فرهیختگان دستاندرکار هشدارها و رهنمودهای معظم له را جدی تلقی نکردند. تا آنجا که امروزه تهاجم فرهنگی در قالب امواج ماهوارهای به طور جدی و در گستره وسیعی تداوم و نمود پیدا کرده است. در حدود 1400 شبکه ماهوارهای در ایران قابل دریافت میباشد که به طور مشخص 400 شبکه از این تعداد را شبکههای فارسیزبان به خود اختصاص دادهاند. در رابطه با تأثیرات مخرب ماهواره بر خانوادهها و جامعه و نیز راهکارهای مقابله و مواجهه با امواج این مفسده خطرناک نظر کارشناسان و آگاهان به این حوزه را جویا شدهایم.
ارکان خانواده آماج برنامههای مستهجن و دوبله شده ماهوارهها
دکتر مجید ابهری متخصص علوم رفتاری و علوم اجتماعی درباره مباحثی که در شبکههای ماهوارهای دیده میشود، به خبرنگار «جوان» میگوید: در بخشهای مختلف این شبکهها تمرکز بر ترویج و تسری ابتذال فرهنگی که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان به صورت رسمی انجام میگرفت، از جمله دستورات و ارکان اصلی مباحث و برنامههای آنها را شامل میشود. یکی دیگر از محورهای اصلی تهاجم ماهوارهها بر ایجاد شبهه و تشکیک در بحث «مهدویت و انتظار» و همچنین زدودن و دور کردن زندگی مردم از تفکرات بنیادی شیعی اسلامی هدفگذاری شده است. در مبحث تخریب چهره و رویه سبک زندگی مبتنی بر فرهنگ و اصول فرهنگی اسلامی ایرانی شبکههایی مثل «من و تو»، «فارسی 1» و «جِم» وجود دارند که با پخش فیلمهای مستهجن و همچنین سریالهای دوبله شده ارکان و بنیاد خانوادهها را نشانه گرفتهاند.
دکتر ابهری با اشاره به اینکه شبکههای ماهوارهای بخصوص شبکههای فارسیزبان با چند هدف عمده به فرهنگ غنی و تمدن ساز ما حمله ور شدهاند، میافزاید: از آن جمله میتوان به برخی از آنها اشاره کرد. 1 ـ ترویج روابط نامشروع بدون قید و بند فراخانوادهای در میان خانوادههای مسلمان و ایرانی. همچنین فرزندآوری و بچهدار شدن از طریق اینگونه روابط نامشروع و بدون ضابطه. 2 ـ قبحزدایی از روابط نامشروع زناشویی و همچنین ترویج عشقهای مثلثی و مربعی که موجب تهدید و تزلزل در ارکان خانوده میشوند. چراکه این اقدامات باعث میشود که اعتقاد نسبت به اینکه خانواده میتواند واحد اصلی یک جامعه در رشد و تعالی افراد نقش مؤثری داشته باشد دچار تزلزل شده و به مرور زمان کمرنگ شده و از بین برود. بنابراین متأسفانه برنامههای مختلفی در قالب فیلمها و سریالهای دوبله شده توسط همین شبکههای ماهوارهای به عنوان سرگرمی وارد فضای خانوادهها شدهاند و بسیاری از خانوادهها از روی غفلت و جهل نسبت به مباحث تربیتی در کنار فرزندان خود اعم از کودکان، نوجوانان و جوانان به تماشای این فیلمها و سریالها مینشینند. این در حالی است که تهدید جدی که توسط همین برنامهها انجام میشود باعث بروز بلوغ جنسی و برقراری روابط نامشروع جنسی در بین فرزندان این خانوادهها میشود.
این متخصص علوم اجتماعی با اشاره به اینکه شبکههای صداوسیما به عنوان اولین خاکریز دفاعی تا به امروز تلاش بسیار زیادی کردهاند که با هجوم وحشیانه غرب نسبت به فرهنگ کشورمان مقابله کنند، میافزاید: البته این اقدام رسانه ملی فقط در برخی موارد منتج به نتیجه شده است، چه اینکه در برخی از ایام و شبهایی که سریالها و فیلمهای مردم پسند و جذابی پخش میشود در حدود 85 درصد از تعداد مخاطبان ماهوارهها کاسته میگردد. در این زمینه و طی پژوهشی که توسط بنیاد علوم رفتاری و زیر نظر اینجانب انجام گرفت مشخص شد که 95 درصد از مخاطبان و تماشاگران شبکههای ماهوارهای به خاطر فیلم یا موسیقی جزو مشتریان این شبکهها قرار گرفتهاند. همچنین در این پژوهش معلوم و مشخص شد که تنها 5 درصد از مخاطبان و تماشاچیان شبکههای ماهوارهای به دلیل پخش برنامههای ضد اخلاقی و روابط حیوانی و آزاد جنسی، به تماشای برنامههای آنها مینشینند. برای جذب و بازگرداندن این 95 درصد مخاطب، باید شبکههای کابلی خصوصی که در چهارچوب قوانین کشور و چشمانداز فرهنگی مبتنی بر فرهنگ دینی – ایرانی ایجاد بشوند. این اقدام به عنوان یکی از چندین و چند راهکارهای دیگری است که برای مقابله با ربایش و اغوای مخاطب ایرانی توسط شبکههای مسموم و مستهجن ماهوارهای میتوان انجام داد و به مقابله و مبارزه با شبکههای ماهوارهای که در حکم بازوهای تهاجم نرم و فرهنگی دشمنان هستند، پرداخت و آنها را از میدان به در کرد.
لزوم معرفی الگوهای وطنی به فرزندان
این متخصص علوم رفتاری در ادامه با تأکید بر اینکه درست است که شبکههای تلویزیونی و رسانه ملی به جهت حدود و قوانین شرعی و قانونی دارای خط قرمزهایی است که نمیتواند به بهانه مبارزه با شبکههای ماهوارهای از آنها عبور کند؛ اظهار میدارد: ارائه برنامههای سرگرمکننده مناسب و متناسب با نیازهای امروزی جامعه و نیز زمینهسازی برای ایجاد نشاط اجتماعی توسط رسانه ملی میتواند خلأ سرگرمی و نشاط حلال و مفید را در خانوادهها پر کند. بسیاری از کارشناسان رسانه، روانشناسان و رفتارشناسان مختلف غربی در تهیه و تعیین چگونگی محتوای برنامههای ماهوارهای نقش داشته و ضمن اقدام به نظریهپردازی و ارائه راهکارهای مختلف به منظور جذب و اغوای مخاطب به صاحبان بنگاهها و کارتلهای متهاجم و متخاصم رسانهای میکنند.
دکتر ابهری در رابطه با راهکارهای مقابله مؤثر با برنامههای مخرب ماهوارهای میگوید: در همین رابطه بنده حدود 8 سال پیش عرض کردم اگر بخواهیم آنتنهای دریافت کننده امواج ماهوارهای (دیشها) را جمعآوری کنیم دشمن راهکار و ترفندهای جدیدتری را ارائه میدهد که برای دریافت امواج ماهوارهها نیازی به وجود آنتنهای بیرونی نباشد و امروز در آن مقطعی که پیشبینی میشد ایستادهایم! (منظور پررنگتر شدن نقش اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی که تبدیل به کانونها و شبکههای اختاپوسی در مواجهه و تخریب با فرهنگ اسلامی ایرانی کشورمان شدهاند). برنامههای فرهنگی، آموزشی و مهارتهای زندگی همانند کاری که کشورهای اندونزی و ژاپن (به منظور ترویج و آموزش فرهنگ خود در جهت نهادینه کردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی دینی یا تمدنی خودشان) به دانشآموزان و جوانان در مناطق و حوزههای مختلف به منظور جلوگیری از تماشای ماهواره و بیان خطرات آن به خانوادهها انجام دادند، میتواند از نظر فرهنگی به عنوان یکی از راهها و ابزارهای پیشگیری به کار گرفته شود. این متخصص علوم اجتماعی و رفتاری درباره نقش والدین در زمینه توجیه و جلوگیری از تماشای برنامه شبکههای ماهوارهای توسط فرزندانشان میگوید: با توجه به اینکه جوانان و نوجوانان به خاطر قرار گرفتن درمقطع و شرایط بلوغ جنسی و بحث مهار و کنترل بحران سرکشی غرایض و نیازهای جنسی، نیازمند ارائه و داشتن الگوهای فرهنگی و تربیتی از جانب والدینشان هستند. اگر مجموعه والدین، آموزش و پرورش و رسانههای مختلف این الگوها را به فرزندان جامعه ارائه نکنند، آنها (نوجوانان و جوانان) خودشان به دنبال کشف و دستیابی به الگوهای مناسب در فضاهایی که پر از اطلاعات ناقص و دروغین هستند همچون اینترنت و ماهواره، برای دستیابی به الگوی مطلوب و مورد نظرشان مراجعه میکنند. بنابراین لازم است که خانوادهها و والدین در اولین اقدام با رعایت اصول اخلاقی و فرهنگی به روشها و شیوههای به دور از تحکم و اجبار بدون منطق و سرشار از اعتماد که به واسطه رفتار عملی و واقعی آنها امکانپذیر است، خودشان الگوهای تربیتی مناسبی برای فرزندانشان باشند. چه اینکه وقتی پدر و مادر به عنوان والدین یک جوان یا نوجوان خودشان ماهواره یا اینترنت را قبل از تعیین حدود و کیفیت استفاده از آن رسانهها به لحاظ تشخیص مضرات و محسنات آنها، به منازل خود میآورند به این معنی است که دروازههای فساد را به روی فرزندان خود گشودهاند!
سریعترین روش مقابله با ماهواره ترویج فرهنگ دینی است
دکتر محمدصادق کوشکی کارشناس رسانه و استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که برای مقابله با برنامههای ضداخلاقی و ضددینی شبکههای ماهوارهای چه باید کرد، به خبرنگار «جوان»می گوید: شاید سریعترین روش، ترویج فرهنگ دینی باشد. هرچقدر فرهنگ غنی و گسترده دینیمان را در قالب عمل بزرگان و نخبگان جامعه ترویج بدهیم و دستگاههای تبلیغی هم دغدغهشان دنبال کردن ترویج فرهنگ دینی باشد، میتوانیم انحرافات فرهنگی جامعهمان را تا حد زیادی معالجه و حتی خنثی بکنیم، اما اگر تمرکز و نگرانی ما روی چیز دیگری غیر از ترویج فرهنگ دینی باشد ما موفقیتی به دست نخواهیم آورد. این اقدام راهحل اصلی است در حالی که در کنار ترویج فرهنگ دینی لازم است به راه حل اقدام انتظامی و قضایی به عنوان راهکاری مکمل هم توجه داشته باشیم. در باب بحث تجهیزات ماهوارهای و جمعآوری آن لازم است توجه داشته باشیم که ممکن است نیروی انتظامی نتواند خیلی به این بخش وارد شود چراکه قبل از این کار لازم است ما مشاهده بکنیم که بخشهای فنی و سیستمهای دارای کارایی و توان ایجاد اختلال در زمانهای کوتاهمدت و بلندمدت تا چه اندازه میتوانند کار یا اقدامی انجام بدهند اما در مواجهه با منتشر شدن ویروس بیحجابی و بدپوششی در جامعه طبیعتاً اقدامات انتظامی و قضایی میتواند کارگشا باشد ولی در بحث ماهوارهها با توجه به گستردگی این مسئله شاید دیگر اقدام مناسبی به نظر نرسد. از طرفی هم باید این نکته را مورد توجه قرار داد که برخی از نقاط دوردست و دور افتاده مجبورند برای دریافت کانالهای مختلف تلویزیونی از دستگاه گیرنده ماهوارهای استفاده کنند. به دلیل همین گستردگی و تفاوت داشتن استفاده از ماهواره به نظر میرسد برخورد فنی و ایجاد اختلال در امواج شبکههای ماهوارهای که با هدف تخریب و انهدام بنیان خانواده و استحاله فرهنگی جامعه اسلامی ایرانی کشورمان ایجاد شدهاند، بسیار بهتر و شدنیتر از برخورد انتظامی باشد.
این استاد دانشگاه و فعال فرهنگی در زمینه نقش رسانه ملی در مواجهه و مقابله با برنامههای مخرب ماهوارهای و دوری و واکسینه کردن جامعه از آسیب و خطرات برنامههای ضداخلاقی و ضددینی ماهوارهها تا چه اندازهای است، اظهار میدارد: واقعیت این است که صدا و سیما یا همان رسانه ملی قطعاً میتواند با اقدامات خوب، کارشناسی، سنجیده و مطابق با سلیقه و فرهنگ جامعه، مردم را از برنامههای ماهواره بینیاز کند اما متأسفانه بنده به فضای فعلی صداو سیما امیدی ندارم.
صداوسیما میتواند بهترین رقیب
برای شبکههای ماهوارهای باشد
کوشکی با طرح این سؤال که دیگر رسانهها (به غیر از رسانه ملی) چگونه میتوانند در ایجاد بلوغ فکری و رفتاری جامعه در مواجهه با برنامههای مخرب ماهواره شرکت داشته باشند، میگوید: واقعیت این است که توان و تأثیر رسانه ملی در این زمینه بسیار زیاد است. اما باز با این حال میتوان در یک حد محدودی با همکاری دستگاه قضایی تلاش کرد تا پیامدهای منفی استفاده از این شبکههای ماهوارهای را برای خانوادهها تبیین نمود که گمان میکنم این اقدام تا حدودی بتواند در حوزه پیشگیری مفید فایده و مثمرثمر باشد. خود صداوسیما میتواند بهترین رقیب برای شبکههای ماهوارهای باشد.
به رغم توجه و تأکید ویژه مقام معظم رهبری برای ترویج سبک زندگی اسلامی در جامعه همچنان عمده فیلمها و سریالهای تلویزیون و حتی این اواخر فضای غالب تبلیغات تلویزیونی بیشتر در خدمت ترویج و به تصویر کشیدن سبک زندگی اشرافی یا همان سرمایهداری غربی است. این نکتهسنجی و درایت مقام معظم رهبری در کنار هشدارهایی در زمینه شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و... بیان فرمودند، بنابر آنچه در برنامههای رسانه ملی قابل احصا و رصد است بر زمین مانده است و مدیران و برنامهسازان توجه درخور شأنی به این مباحث از خودشان نشان نمیدهند.
دکتر کوشکی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما علت این تجاهل و تغافل چه چیزی میتواند باشد، میگوید: واقعیت این است که مدیران رسانه ملی ارادهای برای این کار ندارند و تا زمانی که آنها ارادهای برای برداشتن قدم در این مسیر نداشته باشند، اتفاقی نمیافتد.
رسانه ملی همپای خانوادهها در مقابله با ماهواره
در مواجهه و مقابله با برنامههای ماهوارهای لازم است خانوادهها راهها و اسباب یک زندگی شادمانه و پر از طراوت همراه با رعایت موازین اخلاقی و دینی را به فرزندانشان آموزش بدهند. این بحث چیزی نیست که به تنهایی بر عهده خانوادهها و والدین باشد، بلکه عوامل دیگری همچون دستگاهها و سازمانهای فرهنگی دارای مسئولیت به همراه رسانهها به خصوص رسانه ملی هر کدام به فراخور وظایف و مسئولیتشان لازم است به این بحث ورود کنند، به طور مثال رسانه ملی که همانند خانواده و والدین یکی از اصلیترین مسئولیتها را دارد باید تلاش کند با ساخت و تولید فیلمها، سریالها و برنامههای جذاب، مخاطبپسند و سرگرمکننده به جذب مخاطب و جلوگیری از سوق یافتن آنها به سمت برنامههای مخرب ماهوارهای اقدام کند. از طرفی لازم است که الگوهای دینی و ملی را که به وفور در کشور ما وجود داشته و دارند به نوجوانان و جوانان جامعه معرفی کنیم. چه اینکه این کوتاهی در ارائه و معرفی الگوهای رفتاری به جامعه سبب میشود تا الگوهای خیالی و دروغین پر از مفسده رسانهها و فیلمهای غربی تبدیل به الگوهای رفتاری نسل آیندهساز کشورمان خواهند شد. در پایان لازم است به یکی از استدلالهای بلاوجه و غیرمرتبطی که گاه از جانب مردم عادی و حتی برخی از مسئولان درباره لزوم مبارزه و مقابله با اثرات مخرب ماهواره ابراز میشود را بازگو کنیم. ایامی در دهه 70 که «ویدئو» به عنوان یک پدیده جدید وارد زندگی اکثر مردم شده بود، کسانی که دغدغه دین و دینداری خود و جامعهشان را داشتند، شعاری را روی دیوارهای شهر مینوشتند. شعار این بود:«ویدئو دعوت فاحشه غرب است به منازل». سالها بعد که دستگاههای گیرنده دیجیتال به بازار آمد، صحبت از ماهواره هم شروع شد و برخی افراد در پاسخ به اعلام نگرانی از ورود ماهواره به زندگی مردم و تخریب باورهای دینی و ارزشهای فرهنگی و شرعی میگفتند جامعه به آن عادت میکند، همانطوری که به ویدئو عادت کردند و فرهنگ درست استفاده کردن از آن را یاد گرفتند! اینجا یک نکته اساسی به عمد یا به سهو نادیده گرفته میشود و آن اینکه در بحث ویدئو و محتوای فیلمهای ویدئویی «اختیار» با شخص مخاطب بود که چه فیلمی را انتخاب کند و ببیند اما درباره ماهواره اینچنین نیست چراکه هر فیلم یا سریالی که صاحبان و رؤسای اصلی آن(کسانی مثل روبرت مرداک یهودی صهیونیست معروف و مشهور به سلطان رسانه) اراده کنند، مخاطب میبیند و این «عدم اختیار» مهمترین مانع در تداخل بحث راجع به ویدئو و ماهواره است که متأسفانه برخی از مسئولان بسیار عوامانه با آن برخورد میکنند.
- ۹۳/۱۲/۱۸