راهکارهای اسلامی مقابله با جنگ نرم
راهکارهای اسلامی مقابله با جنگ نرم
همان گونه که واکسینه کردن کودکان
جهت پیشگیری از ابتلا به بیماری ضروری است، واکسینه کردن نسلها در برابر
خطرات برنامههای رسانهای و برنامههای جنگ نرم دشمن ضروری است.
"حسن الزین" دانشمند لبنانی در مقالهای
که در شماره 235 ماهنامه "بقیة الله" منشر شد؛ با پرداختن به مقوله جنگ
نرم و تهدیدهای آن بر ملتهای مسلمان، راهکارهای اسلامی مقابله با آن را
تشریح کرد. ترجمه مقاله مذکور با عنوان "چگونه با جنگ نرم و برنامه ریزی
آگاهیها مقابله کنیم" بدون هیچ گونه دخل و تصرفی از نظر میگذرد. تصریحات
رهبر انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله سید علی خامنهای (دام ظله)
درباره حوادث اخیر آن کشور که بعد از انتخابات ریاست جمهوری بویژه موضوع
"جنگ نرم" برای سرنگونی نظام مواضعی استراتژیک به شمار میروند که دقیقا
در هدف اصابت کرده و بر مرحله جدیدی در رویارویی با غرب و دشمن صهیونیستی
تاکید میکنند. دشمن در این حوادث از تاکتیک جنگ نرم استفاده کرد که حداقل
در افکار عمومی اصطلاحی غیر مألوف است. بنابراین جنگ نرم به چه معنی است؟
پایه،اصول و تاکتیکهای آن کدامند؟ و در نتیجه چگونه میتوانیم به مبارزه و
رویارویی با آن بپردازیم؟
این
اصطلاح در استراتژیها و طرحهای آمریکا معادلی برای استفاده از قدرت است
که بر اساس اصلی که در پی میآید برنامه ریزی میشود." هنگامی که روشهای
دیپلماتیک و در پی آن روشهای نظامی فنی و مادی در راستای درهم شکستن اراده
دشمن ناکام میشوند؛ در آن صورت باید از قدرت و جنگ نرم استفاده کرد. بر
اساس برنامههای تحریف آگاهی و عقائد و مسموم کردن ایمان و اعتماد ملتهای
دشمن با رژیم آمریکا، آنها را باید در درگیریها و بحرانهای داخلی مشغول
کرد تا بدینوسیله قدرتشان فرسوده شده و با دچار شدن آنها به خودخوری زمینه
برای سرنگونی آنها مهیا شود". "جوزف
نای" نویسنده کتاب "قدرت نرم" به این نتیجه رسید که "علت شکست ایالات
متحده آمریکا در جنگهای اخیر – افغانستان و عراق- در افراط آن در بکارگیری
قدرت سخت نهفته است. قدرت تاثیر در میدان دشمن و برنامه ریزی برای تاثیر
گذاری بر آگاهی (مردم) از طریق رسانههای گروهی و ابزارهای دیگر در رأس
فهرست ابزارهای قدرت نرم به شمار میروند".
پژوهشگران دشمن صهیونیستی بعد از دو جنگ
33 روزه علیه لبنان در سال 2006 و جنگ 22 روزه علیه غزه در سال 2009 نیز
همین نتیجه دست یافتند. آنها – صهیونیستها – از اصطلاح «داغ کردن آگاهی»
که اصطلاحی نزدیک به مفهوم جنگ نرم است استفاده کردهاند. در یکی از متون
مربوط به "میخائیل میلشتاین" پژوهشگر مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل می
خوانیم: " پیروزی اسرائیل نیازمند جنگی همراه با صبر، فرسایش و طولانی مدت
است که تنها بر شکستن قدرت سخت مقاومت تکیه نکند؛ بلکه باید تضعیف مراکز
فکر سازی و تاثیر بر افکار عمومی گسترده را هدف قرار دهد. در اینجا نقش
رسانهها و مراکز تعلیم و همچنین مراکز مذهبی در منطقه محور مقاومت برجسته
میشود. به نظر میرسد تنها در صورتی میتوانیم فکر مقاومت را از اذهان
عمومی بزداییم و آن را شکست دهیم که تغییری جوهری و بلند مدت در روشهای
کار این مدارس و دانشگاهها و وسائط ارتباط دسته جمعی، مساجد و موسسات
مذهبی ایجاد کنیم".
این متنها و اعترافات به روشنی احساس
شکست آمریکا و اسرائیل و نا امیدی آنها در سرنگونی نظام جمهوری اسلامی
ایران و قدرت مقاومت لبنان و فلسطین و همچنین ناکامی آنها در نفوذ در آگاهی
ملتهای اسلامیمان را بیان میکند. ملتهایی که به رهبران و اهداف خود چنگ
زده و همه طرحهای دشمنان برای سیطره بر قلوب جهان اسلام را به شکست محکوم
کردند.
پیشرفت رسانهها، دستگاههای اطلاعاتی
را در بهبود ابزارهای مورد استفاده در عملیات تاثیر نرم و برنامه ریزی در
خصوص آگاهیها و تحریف افکار عمومی کمک کرد. این ابزارها وسایلی بوده که
ملتها، جمعیتها و احزاب و مجموعههای مسلح (مقاومت)را هدف قرار میدهند.
* قدرت نرم و برنامه ریزی آگاهیها
در این نوشتار نخست به تشریح علمی تاثیر
قدرت نرم و برنامه ریزی آگاهیها میپردازیم وسپس توضیح میدهیم که این
روند چگونه روی میدهد. "آگاهی"
در مفهوم رایج خود به معنی هویت ذاتی شخص، جوهر عقل و رویکردها و
جهتگیریهای روحی روانی و میلهای قلبی و اعتقادی افراد است. آگاهی روندی
باز بوده که از ناحیه فیزیولوژیک و بیولوژی ارتباطی تنگاتنگ با مغز و سیستم
عصبی دارد و از طریق یک سلسله عملیات فکری، روحی و مغزی عصبی تحت تاثیر
دیدهها، شنیدهها و نوشتهها قرار میگیرد. قدرت
نرم و برنامهریزی آگاهیها، به معنی تاثیر گذاشتن بر آگاهی ملتها و
افراد دشمن به کار میرود که با هدف به هم ریختن افکار و متزلزل کردن
عقادیشان، به بازی گرفتن عقل و نفسشان، شستشوی مغزی و بازسازی آگاهی جدید
متناسب با خواستهها و اهداف دشمن صورت میگیرد. در
صورت بروز جنگ نظامی، بویژه آنجایی که طرف مقابل (دشمن) کشور، نظام و یا
مجموعهای مسلح باشد؛ جنگ نرم به عنوان پیشقراول، ماموریت مقدمه چینی برای
آن جنگ را بر عهده میگیرد. اندیشه
قدرت نرم بر اساس معادله همنوایی،تکامل و توازن بین قدرت سخت نظامی و
مادی با قدرت نرم پایهگذاری میشود و طرحهای مورد استفاده از نظر کمی،
کیفی و زمانی با یکدیگر تفاوت دارند. در
اینجا به متنی مهم و خطرناک میپردازیم که به روشنی تاکتیکهای سری مورد
استفاده ایالات متحده آمریکا در جنگ نرم را بیانِ میکند. در این متن آمده
است که "باید طرحهایی برای جنگ روانی و نرم علیه اراده دشمن تنظیم شوند تا
قدرت مقاومت دشمن را بکاهند و تاکتیکهایی برای محرومیت احساسی و تشویش
مغزها به منظور سیطره سریع بر محیط ، فلج کردن قدرتشان بر فهم تحولات و به
بازی گرفتن احساس آنها اجرایی شوند". چنانچه
درستی نتایج مطالعات و پژوهشهاتی علمی را جدی بگیریم بر اساس این
پژوهشها 80 درصد دادههای معرفت و فرهنگ انسان از طریق حواس بصری و
شنیداری دریافت میشوند بنابراین دستگاههای معرفتی و ادراک بشر حسی به
شمار میروند. دستگاه عصبی که دستورات ادراکی را عملی میسازد؛ تحت تاثیر
دادهها و حواس قرار میگیرد. بر این اساس اعتماد و تکیه مردم و افکار
عمومی بر برنامههای رسانه نیاز به استدلال زیادی ندارد و کافی است به
نتیجه پژوهش یکی از مراکز بزرک مطالعاتی اشاره کنیم که میگوید "مردم
روزانه به طور میانگین 3 ساعت را پای رسانهها میگذرانند. یعنی حدود 1000
ساعت در سال و این میزان تاثیر بالایی در شکل گیری ساختار ذهن میل انسانها
دارد. بویژه نسل کودکان،نوجوانان و جوانان که بیش از سایر در معرض تاثیر
قرار دارند. چنانچه به آمار دیگری
اشاره کنیم، حجم تخریب دشمن در عقل جوانان و ملتمان روشنتر میشود. بر
اساس نتایج پژوهش دیگری 80 درصد جریان رسانهای و اطلاعاتی بازار رسانهای
جهان تحت کنترل و سیطره آمریکا و صهیونیستها قرار دارد.
* خطرات قدرت نرم
از طرف دیگر، یکی از بارزترین خطرات
قدرت نرم و برنامه ریزی برای آگاهی مردم این است که این رخدادها به صورت
کند، آهسته و نرم و با روشهای نرم، جذاب و مخفیانه صورت میگیرند. که بخش
ناخودآگاه - که به نوبه خود تاثیر عمیقی بر جان، قلب و عقل میگذارد- را
هدف قرار میدهند. این دادهها از طریق برنامههای سرگرمی، فیلم،
برنامههای اکشن و سریالها به مخاطب ارائه میشود. با تکرار این
برنامههای هدفمند بر کانالهای مغز و سیستم عصبی ساختار ناخودگاه سابق را
به هم ریخته و ساختار ناخودآگاه جدیدی شکل میگیرد.
تاثیر این دادهها و برنامههایی که از
سوی دشمن ارائه میشدند در صورتی که از طریق شخصیتها و موسسات رسانههای
ملی، قومی و مذهبی محلی پخش بشوند؛ تاثیری چندین برابر خواهند داشت زیرا در
ظاهر از صبغه و رنگ آمریکایی دور میشوند و این امر همان موضوعی است که
نویسنده کتاب قدرت نرم به آن اشاره میکند زیرا لقمه رسانهای مسموم خورده
نمیشود مگر اینکه به صورت مخفی و با خداع و حیله همراه باشد.
* راههای مقابله با جنگ نرم
1) برنامههای زودهنگام تربیتی و
فرهنگیپیشگیری زودهنگام بویژه برای دانش آموزان مدارس و موسسات آموزشی و
دانشگاهها بسیار موثرتر از درمان بعد از دچار شدن افراد به عارضه است
بنابراین همان گونه که واکسینه کردن فرزندان جهت پیشگیری از ابتلا به
بیماریهای فلج اطفال، حصبه و ... ضروری است، واکسینه کردن نسلها در برابر
خطرات برنامههای رسانهای ضروری است. در حال حاضر حدود 70 کشور جهان
برنامههای درسی در خصوص خطرات و زیانهای رسانهها، راههای مقابله با
آنها و همچنین نقد برنامههای رسانهای و چگونگی استفاده صحیح از آنها،
تهیه و تدریس میکنند.
2) تنوع در منابع پخش برنامههای اسلامی:
تنوع در منابع پخش برنامههای اسلامی
به معنی افزایش رسانهها بویژ رسانههای تصویری است زیر بر اساس مطالعات
علمی تصویر 9 برابر بیشتر از کلمهای که شنیده و یا خوانده میشود در ذهن
آدمی تاثیر میگذارد. توسعه وبهبود جذابیت رسانهها و حرفهای کار کردنشان
از دیگر راهکارهای جذاب برای ارائه برنامههای رسانهای ماست تا بتوانند در
برابر برنامههای رسانههای بیگانه دشمن رقابت کرده و بینندگان خود را حفظ
و افزایش دهند.
3) سخنرانیهای رهبران، تمرکز رسانهای و حضور حداکثری مردم در صحنه:
رسانهها در این روزها از یک نقطه ضعف
بزرگی رنج میبرند و آن تنوع و کثرت آنهاست به گونهای که مسئولان آن
رسانهها نیز دیگر توان کنترل و تعامل با میل و رغبت مخاطبان خود را از دست
دادند. این نقطه میتواند مسئولان و رهبران را در تمرکز بر پارهای از
نکات و قضایا و تکرار آنها بر مردم کمک کند. تا از طریق عرصه کردن آنها به
شیوه جذاب در سخنرانیها آگاهی وی را بیدار کرده و در راستای مخالف
برنامههای دشمن حرکت شود. در این زمینه میتوان به عملکرد سید حسن
نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان به عنوان نمونه و الگو اشاره کرد که توانست
با قدرت خود در سخنرانی، همه تلاشهای عقلهای دشمن که در پشت پرده
توطئههای اطلاع رسانی قرار دارند را نقش بر آب کند و با سخنان خود آگاهی و
ایمان را در قلب و نفس ملتها و جوانان کشورهایمان تحکیم کند.
4) سرودهای انقلابی و مذهبی:
سرودهای انقلابی پتانسیل انجام کارهایی
را دارد که بزرگترین رسانهها از انجام آن عاجزند. این سرودها جوان را به
سمت یک اندیشه، قضیه و یا اصل رهنمون میسازد به گونهای که با آن اندیشه
زندگی میکنند.
5) مساجد:
مساجد همان مراکز ایمان، تفکر و برنامه ریزی، برگزاری اجتماعات و هماهنگی در مکتب عقیدتی اسلام است.
6 ) فرهنگ قرآنی و احادیث اهل بیت (ع):
فرهنگ قرآنی و سخنان اهل بیت (ع) به
عنوان مهمترین موانع در مقابل نفوذ و تاثیر برنامههای دشمنان بر قلب و عقل
جوانان و ملتمان به شمار میروند. زیرا در قلب و عقل جوانی که مملو از
قرآن کریم، سخنان پیامبر اسلام (ص)، امام علی (ع) و احادیث سایر اهل بیت
(ع) باشد؛ دشمن نمیتواند به راحتی نفوذ کند و جا دارد که در راستای تحکیم
این فرهنگ تلاش شود.
مترجم: عبدالرسول الهایی
منبع: سیاست ما
- ۹۳/۱۲/۱۵