- ۰ نظر
- ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۰۳
تا سال 1945 میلادی غالب جنگها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز میکردند.
با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.
زمانی که گسست های فرهنگی در جهان اسلام شکل بگیرد، طبیعی است که جلوه هایی از افول مقاومت را مشاهده خواهیم کرد. در قرن هجدهم و نوزدهم، انگلستان برای ایجاد تفرقه در کشورهای اسلامی، درصدد تجزیه سیاسی، ایدئولوژیک، فرهنگی و استراتژیک آنان بود. چنین الگویی، هم اکنون با تغییرات قابل توجه محتوایی همراه شده است. آنچه را انگلستان با عنوان «تفرقه بینداز و حکومت کن» (۳) به کار گرفت، آمریکایی ها در دوران موجود از طریق ایجاد موج های محتوایی برای انشعاب اجتماعی پیگیری می کنند.
اینترنت این رسانه جدیدی که در دنیا ایجاد شده، در ابتدا در کشور ما ابزاری بود ناشناخته، که در فهم عموم نبود. در واقع چون این فناوری برونزا بود و از بستر اجتماعی و فرهنگی جامعه ما برنخاست ما همواره از آن یک قدم عقب بودیم. در سالهای دهه 70 که اینترنت وارد کشور شد، حتی دانشگاه ها و دانشگاهیان هم فاقد علم و تخصص کافی در این زمینه بودند. چون که این فناوری غربی بود که از ما یک قدم جلوتر بود همواره ما دربرابر آن حالت انفعالی داشتیم و ویژگی های تهدیدزای آن برای ما بیشتر بود.
بازی های رایانه ای برخلاف فیلم های سینمایی به مخاطب این امکان را می دهد که بجای تماشاچی بودن خود به ایفای نقش بپردازد، رانندگی کند، با اسلحه شلیک کند و تعقیب و گریز انجام دهد.
به دلیل نبود آمار دقیق و روشن، نمی توان حجم استفاده از شبکه های ماهواره ای را در ایران تعیین کرد ولیکن با عنایت به شواهد و قراین موجود
می توان حدس زد که میزان بهره برداری از این شبکه ها در سال های اخیر افزایش محسوسی داشته است.
قدرت نرم ( نه زور است و نه پول ) در قدرت نرم ، بر روی ذهنیت ها سرمایه گذاری می شوند و از جذابیت برای ایجاد اشتراک بین ارزشها و از الزام و وظیفه همکاری برای رسیدن به همه خواست ها سود می جوید.
عبارت است از توانایی شکل دهی به ترجیهات دیگران، به عبارت دیگر جنس قدرت نرم از نوع اقناع و در قدرت سخت از مقوله ( وادار و اجبار ) کردن می باشد. رهبری به صدور فرامین خلاصه نمی شود بلکه به جذب دیگران به انجام انچه شما می خواهید را شامل می شودکه اگر بتوان دیگران را به انچه که می خواهید سوق داد دیگر نیازی به استفاده از هویج و چماق برای مجبور کردن نیست.